این آدم ها در زخم کاری اضافه بودند | این بازیگر لهجه چاله میدانی تهرانی دارد و نمی تواند از آن لهجه جدا بشود
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۱۳۱۹۳
به گزارش همشهری آنلاین، بهزاد عشقی اظهار داشت: علی نصیریان در سریال شهرزاد خیلی در روند داستان از بخشهای عاطفی گرفته تا حادثهای تاثیرگذار بود و قصه را به پیش میبرد. در سری اول «زخم کاری» نیز جواد عزتی در کشتن عمو و آزار و اذیت ناصر خیلی نقش موثری داشت. او یک شخصیت منفی روانپریش پُرعمل بود که لایههای متنوعی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این منتقد سینما و تلویزیون با یادآوری این که فصل اول زخم کاری به خاطر حضور جواد عزتی جذابیت نصفه و نیمه ای داشت ادامه داد: در فصل دوم یک مالک علیل ذلیل کنج خانه مانده را می بینیم که هیچ نقشی در سریال ندارد. من اصلا نمی دانم این مالک چرا در سریال هست. چون بود و نبودش فرقی ندارد.
مالک چرا طلوعی را در آغوش گرفت؟ | جزئیاتی خواندنی از «بازگشت» مالک و فصل سوم زخم کاری
وی با اشاره به پررنگ شدن نقش پسر مالک بیان کرد: کارگردان شخصیت اصلی را به پسری به نام میثم سپرده بود. به این میثم یک ریش اضافه کرده بود. او هم در این سریال نقش کلیدی نداشت و کار مهمی انجام نمی داد. یک فرمول ساده وجود دارد که می گوید باید جلوی قهرمان موانعی به وجود بیاید و او موانع را بردارد تا به هدف برسد. در یک سریال زنجیرهای از موانع را باید ببینیم. ولی در زخم کاری۲ اصلا مانعی وجود نداشت و میثم درگیری آنچنانی با بقیه نداشت.
کامبیز دیرباز لهجه چاله میدانی تهرانی دارد و نمی تواند از آن لهجه جدا بشودعشقی ادامه داد: این که دخترها عاشق میثم می شدند یک فرم تکرار شونده بود. در فصل اول هم مالک عاشق دختری شد که پدر او با پدر خودش دشمن بود. حالا این رابطه با دختری به نام شیدا تکرار میشود و هیجان قسمت اول را ندارد. مخاطب هنگام دیدن این فیلم کنجکاو نمیشود. در حالی که نسل امروز بسیار فیلمباز و سریالباز هستند و بهترین آثار خارجی روز را نگاه میکنند.
این منتقد سینما و تلویزیون تاکید کرد: در فصل اول مخاطب میدانست که هولدینگ ریزآبادی دارد چه تجارتی انجام می دهد. قراردادهای نفتی و خرید و فروش مواد مخدر داشتند که مشخص بود. در فصل دوم طلوعی به دنبال مادر میثم بود ولی قصه از این موضوع هم زود عبور می کرد. یعنی حتی همین موضوع هم درام ایجاد نمی کرد.
شفاعت زاید و سرگردان استوی با اشاره به بازی مهران غفوریان گفت: شفاعت در این سریال یک شخصیت زائد و سرگردان بود که فقط با کامبیز دیرباز حرف میزد و می رفت. به عنوان یک ضدقهرمان نقش موثری نداشت. او قبلا نقش کمدی بازی کرده؛ اما این جا نه جدی بود و نه کمدی.
لهجه دیرباز تکرار میشدعشقی درباره بازی کامبیز دیرباز توضیح داد: طلوعی در این سریال فقط ژست می گرفت که بگوید همه کاره است. اما مشخص نبود دارد چه کار می کند. کامبیز دیرباز لهجه چاله میدانی تهرانی داشت و نمی توانست از آن لهجه جدا بشود. او در سریال تب سرد که جزو اولین کارهایش بود هم همین لهجه را داشت. آنجا یک نقش لات جنوب شهری را بازی میکرد.
وی افزود: شخصیت منفی باید جذاب باشد. شخصیتهای منفی که هیچکاک می سازد هنوز جذاب هستند. طلوعی با آن که چند نفر را کشته بود ولی مهیب نبود. شما طلوعی را با بزرگ آقای سریال شهرزاد مقایسه کنید. علی نصیریان در آن سریال خیلی در روند داستان از بخشهای عاطفی گرفته تا حادثهای تاثیرگذار بود و قصه را به پیش میبُرد. در سری اول جواد عزتی در کشتن عمو و آزار و اذیت ناصر خیلی نقش موثری داشت. او یک شخصیت منفی روانپریش پُرعمل بود که لایههای متنوعی داشت. ولی در فصل دوم کامبیز دیرباز خیلی خنثی و در حاشیه بود.
کد خبر 812654 منبع: ایرنا برچسبها جواد عزتی فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي محمدحسين مهدويانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جواد عزتی فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي محمدحسين مهدويان کامبیز دیرباز فصل دوم جواد عزتی زخم کاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۳۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حرفهای جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
اعتماد نوشت: بهنام تشکر بهتازگی در برنامه «زودیاک» که در شبکه نمایش خانگی پخش میشود، حضور یافته و از بازیگران اصلی است.
گفتوگوی زیر به این مناسبت با او انجام شده است.
دلیل حضورتان در برنامه زودیاک، علاقه به بازی مافیاست یا حضور در یک گیم شو به عنوان یک تجربه متفاوت در قالب تصویر؟
من بازی مافیا را دوست دارم و از اولین نفراتی بودم که در تلویزیون مافیا اجرا کردم و گاد بازی بودم. هرچه سریهای جدیدتری از مافیا تولید شد، نقشهای بیشتری روی کار آمد که برای من جذاب بود. زودیاک هم سناریوی جذاب و متفاوتی داشت و وقتی دوستان دعوت کردند تصمیم گرفتم که در برنامه زودیاک باشم.
گرداندن بازی مافیا را بیشتر دوست دارید یا بازی کردن را؟
گرداندن بازی را بیشتر دوست دارم. اینکه سفید باشم برایم لذتبخشتر است.
نظرتان در مورد مدل اجرا و گردانندگی محمد بحرانی در زودیاک چیست؟
محمد را خیلی زیاد دوست دارم و به نظرم در هر جایی که قرار میگیرد، مخاطب همراهش است. فکر میکنم در فصل اول زودیاک، کمی با احتیاط گرداندن بازی را پیش میبرد و مراعات بازیکنها را میکرد. اطمینان دارم که خودش هم به این فکر کرده و در فصل دوم، به تغییر مدل گردانندگی بازی فکر کرده است.
از تجربه کار در نمایش خانگی و تفاوتش با تلویزیون بگویید؟
من تقریبا جزو اولین نفراتی بودم که نمایش خانگی را با سریال ساخت ایران تجربه کردم. ساخت ایران اولین سریالی بود که به صورت دی وی دی منتشر شد. این دو مدیا، تفاوتهای مشخصی دارند. محدودیتهای صدا و سیما، فیلمنامههایی که تثبیت میکند، ناظران پخشی که دارد با نمایش خانگی متفاوت است. فضای کار در پلتفرمها راحتتر است و به این واسطه، کارگردانها، نویسندهها به تبع آن بازیگران دستشان در کار بازتر است. اینها مواردی است که همه میدانند و البته خیلی هم پیچیده نیست.
به عنوان کسی که بخش زیادی از تجربیات کاریاش را به نقشآفرینی در سریالهای تلویزیون اختصاص داده، ممکن است که شما هم مثل خیلیها، نگران حال این روزهای تلویزیون باشید. از نظر شما تلویزیون چطور میتواند به وضعیت سابقش برگردد؟
تلویزیون باید به همه نظرات مردم توجه کند و برای همه اقشار مردم برنامه بسازد، نه فقط برای عدهای خاص. مدیران تلویزیون فعلی، تمرکزشان را بر چیزهایی گذاشتهاند که فقط و فقط خودشان قبول دارند در حالی که خودشان هم خیلی خوب میدانند که بخش زیادی از مخاطبشان را از دست دادهاند و به نظر میرسد که با این شیوهای که پیش میروند، خیلی هم برایشان مهم نیست. امیدوارم که این مدیران عزیز، تجدیدنظری در روند سیاستگذاریشان داشته باشند که تلویزیون مثل دهه هشتاد یا حتی اوایل دهه نود، دوباره به اوج خودش برگردد و با سریالهای پرطرفداری مثل ساختمان پزشکان و دودکش و باقی سریالهای خوب و موفق، مردم و مخاطب را برای خودش حفظ کند. من فکر میکنم مردم هنوز هم انتظار دارند تلویزیون به رسانه اصلی و ملی همه افراد جامعه تبدیل شود.
به سریال ساختمان پزشکان اشاره کردید؛ تیم سازنده این سریال، تجربیات خوبی در تلویزیون رقم زدند. به نظرتان جای خالی چهرههای دهههای قبل چقدر در تلویزیون احساس میشود؟
به نظرم بیشتر از جای خالی کسانی که در آن سریالها یا برنامهها کار میکردند، جای خالی برنامههایشان احساس میشود. این وضعیت، نتیجه مدل تصمیمگیری فعلی است. اتفاقا همان عوامل الان تجربیاتشان بیشتر شده و ممکن است در شرایط مطلوب، خیلی بهتر از قبل کار کنند. باز هم تأکید میکنم که تصمیمات تلویزیون مهم است و به نظرم خیلی هم جرات و جسارت ویژهای نمیخواهد. به هر حال آن برنامهها و سریالهای خیایان خلوت کن در همین تلویزیون، تولید و پخش شدهاند.
ترجیحتان کار در فضای کمدی است یا جدی؟
در حال حاضر به فضای کمدی نمیتوانم فکر کنم و راستش اصلا کمدی در من گم شده و دلایلش را هم همه میدانیم. اما به دور از شرایط فعلی، فضای جدی و درام را بیشتر دوست دارم.